خودنویس

همچو سرمستان به بستان ، پای کوب و دست زن ....

می نویسم ..نه از خودم اما برای خودم ... ادم بایدتوی این دوره و زمونه که همونشم داره مثل برق و باد میگذره یه طوری سر پا بمونه دیگه ؟! من که می نویسم...
دوست داشتم شمام باشید باهم یه دقیقه هایی رو راحت بگیریم و به حرفای من بخندیم ...اما یادتون باشه هرچی بیشتر فکر و عقیدت و ارزو و رویات رو بنویسی عمل و حرفاتم بهش نزدیک تر میشه ... بنویسم از چیزای خوب ... حال خوب تو نوشتن خوبه ،توی بزرگ ارزو کردن و چیزای بزرگ خواستن از خدای بزرگ ، یادمون نره حال خوب توی علاقه هامونه پس ولشون نکنید ....
من که خیلی سمجم شما رو نمی دونم... !!

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

خودنویس

همچو سرمستان به بستان ، پای کوب و دست زن ....





واقعا بعضیا چه فکری میکنن که مقش عید به ما می دن ؟

تعطیلات یعنی تعطیلاتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت...
مقش می دید که چی ؟
ما ننویسیم و دست از پا دراز تر برگردیم مدرسه ؟ خوب ندید اقا و خانوم محترم .. چه کاریه ... 
امشب توی مشقای عیدم گیر افتادم ... خدایا خودت فرجی برسون ....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۵۱
ستاره اردانی زاده

سلام ..
می دونید  امروز  فکر کردم که شاید توی مدرسه خیلی خودم رو بیش از حد دیوونه جلوه دادم به نظرم یکم باید کوتاه بیام اما می دونید اخه خیلی حس باحالیه اینکه زیاد  با حرفاشون  اذیتت نکن چون فکر می کنن دیوونه ای ... من دوست دارم بی اختیار و بی دلیل به  همکلاسی هام که شاید خیلی هم نزدیک نباشیم  بگم  دوست دارم  یا اینکه بغلشون کنم حالشون رو بپرسم و طوری باشم که خودشونم الان می دونن که می تونن  اگه حرفی  دارن بهم بزنن و بهم اطمینان کنن این خوبه اما شاید باید یه جاهایی شعورشون رو به کار بگیرن و بفهمم ستاره جدی چه پدیده ایست...؟ کیست ؟ چیست ؟ کی به وقوع می پیوندد؟و چه گونه باید با ان رفتار کرد ..؟
خوب من هم دوست دارم یه جاهایی به عنوان رهبر و مدیر شناخته بشم .. من ادم خلاقیم و در حوزه  مدریت های کوچک ایداهای خوب وخلاقانه ای دارم اما شاید باید یاد بگیرم تا وقتی کار جدیه  با جدیت بهشون بفهمونم  جدیم که البته می فهمونم و نشون میدما اما نمی دونم چرا بازم اینقدر بی جنبه و سطحی هستن .. 
ادما تو موقعیت های مختلف مسئولیت های مختلفی دارن که باید بر طبق اونا یکسری  رفتار ها رو در خودشون پر ورش بدن تا از عهده مسئولیتشون به خوبی بر بیان چیزی که من بهش معتقدم  اینکه که ادما باید مسئولیت های خودشون و و بقیه و بشناسن و موقعیت اطراف خودشون و دیگران رو حداقل سعی در فهمیدنش بکنن و تک بعدی نباشن و سعی در کمک کردن به هم دیگه در زمینه تقبل و اجرای مسئولیت هاشون بکنن... 
دنیایی نیست .. تا می تونیم بهم کمک کنیم ... باهم مهربون تر باشیم ... به هم دیگه بیشتر بگیم دوست دارم....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۸
ستاره اردانی زاده

می دونید گاهی اوقات فکر می کنم خستگی ادمو به نوشتن چیزای خوبی وا می داره ... خستگی باعث میشه یه جاهایی یه ذره ای منفی بنویسی... یه جاهایی از خیال پردازی دست برداری و بفهمی یه جاهایی هرکسی میتونه یکم بخوابه !!!. یا حتی نق بزنه !!( اما نه همش !!!!) خستگی باحاله چون باعث میشه از خستگی بنویسی ...چیزی هست و تو باید براش راه حلی پیدا کنی .. من خستگی و بیشتر از بی حوصلگی دوست دارم حتی یه وقتایی بیشتر از تعطیلات چون بهم یاد میده گاهی وقتا حتما نباید تعطیل بشی  تا به خودت استراحت بدی گاهی اوقات خودت  باید یه روزی رو مختص خودت تعطیل کنی ...مثلا تعطیلات ستاره .. تعطیلات نرگس  ..  تعطیلات امیر اصغر!!!...حتی اگه یه روز نشد یه ساعت .. یه ساعت نشد یه ربع .. یه ربع نشد اندازه یه پلک زدن  فکر کن که الان توی تعطیلات خودت هستی و اماده ای تا خستگیاتو در کنی ....
من خیلی خواب رو دوست دارم .. اما کار و از اون بیشتر دوست دارم .. اما درس خوندن  رو نه ... من دوست دارم وقتی دارم از خواب می میرم فقط بخوابم حتی اگه شب امتحان پایان ترم اقتصاد باشه !!!یا حتی شب کنکور !!!
فعلا می خوام بخوابم و رویای موفقیت هام رو ببینم تا وقتی پا شدم  دنبال رویاهای خوبم برم ...( نه .. دنبال رویاهای خوبم بدوم )


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۴۵
ستاره اردانی زاده

خوب می دونید مامانامون بهمون یاد دادن اول هر کاری بگیم بسم الله و هرکی رو هم که دیدیم اول بگیم سلام .. هنوز تازه اول کارمه و زیاد با فضای وبلاگ نویسی اشنا نیستم .. قراره چندتا متن اولی رو یکم لنگ بزنم تا راه بیفتم ... فعلا واسه خودم می نویسم ... الان که این وبلاگ و راه انداختم  دارم فکر می کنم چه عالمه چیز دارم واسه گفتن .. خدا به خیر بگذرونه با یک وراجی مثل من ..
 فعلا خلاصه بگم  که باور دارم نوشتن یکی از درهای هستش که برای موفقیت باید باز بشه چه هزارتا قفل داشته باش و چه به یک هندل باز بشه ... من راه افتادم دیگه بقیش با خدا ...
از خودم ممنون که راه افتادم ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۷ ، ۱۸:۵۶
ستاره اردانی زاده