می نویسم ..نه از خودم اما برای خودم ... ادم بایدتوی این دوره و زمونه که همونشم داره مثل برق و باد میگذره یه طوری سر پا بمونه دیگه ؟! من که می نویسم... دوست داشتم شمام باشید باهم یه دقیقه هایی رو راحت بگیریم و به حرفای من بخندیم ...اما یادتون باشه هرچی بیشتر فکر و عقیدت و ارزو و رویات رو بنویسی عمل و حرفاتم بهش نزدیک تر میشه ... بنویسم از چیزای خوب ... حال خوب تو نوشتن خوبه ،توی بزرگ ارزو کردن و چیزای بزرگ خواستن از خدای بزرگ ، یادمون نره حال خوب توی علاقه هامونه پس ولشون نکنید .... من که خیلی سمجم شما رو نمی دونم... !!
یه سوال؟؟ هرچی فکر کردم نفهمیدم عنوان این پست چرا تو خود شعر نیست :)) گفتم شاید ارتباط معنوی ای چیزی با خود متن داره. یا نکنه صنعت جدیدی در شعر گفتنه :))) خخخخ
پاسخ:
سلام....
اره یه وقتایی یه چیزایی از خودم به در میکنم... چیزایی که میگمو دوستشون دارم اما متاسفانه قبولشون ندارم هنوز خیلی باید بهتر از اینا تمرین کنم...
ممنون لطف دارید...
درمورد عنوان فقط خواستم اعلام حضور کرده باشم که فکر نکنید من وبلاگم و بعد از خراب شدن لبتابم ول کردم به امان خدا ...(نه بابا صنایع ادبی کیلو چنده!)