مرسی آقای بکمن !
فردریک بکمن
(Fredrik Backman (b. 198
امروز کتاب " مردی به نام اُوِه " (A man called ove) رو شروع کردم... هنوز زیاد جلو نرفتم اما تا اینجای کار که جذبه خوبی داشته ...
چیزی که جالب بود حضور یه خانواده ایرانی توی این رمان بود .... ( حتی توی فیلمی که از روی این کتاب ساخته شده و اتفاقا خیلی موفق هم بوده نقش زن همسایه رو یک بازیگر سوئدی - ایرانی به نام بهار پارس بازی میکنه که بعد از جنگ تحمیلی ایران و عراق با خانوادش به سوئد مهاجرت میکنن و بهار توی یک اکادمی شروع به تمرین میکنه و با فیلم " مردی به نام اُوِه " هم خیلی معروف میشه )
تا اینجایی که پیش رفتم اینقدر این کتاب قشنگ فضا سازی کرده که تخیل چهره اُوِه ، خونَش ، شخصیت مرد و زن همسایه ، محلشون و .... برام خیلی روان و لذت بخشه ..
انگار فردریک هی داره بهت میگه آره همینه ! تخیل کن ! من این رمان رو برای همین نوشتم که تو راحت بتونی با اُوِه و گربش اوقات خوبی رو بگذرونی .. خیالت تخت من تا اخر این رمان یه جوری فضا ، همه صحنه ها ، روزها و ادم ها رو چیندم که تنها لازمه بدون تلاش ذهنی بسیاری فقط پیش بری و لذت ببری!
یه جمله در توصیف عقاید اُوِه در این کتاب خیلی برام جالب بود ، اون جمله این بود :
.... هرگز نمی فهمید چه نیازی وجود دارد که نگران این باشید چرا چیز ها آنگونه که هستند دیده میشوند . شما همانی هستید که هستید و همان کاری را می کنید که می کنید ، همین برای اُوِه کافی بود .....