I love it
زبان انگلیسی ، از شدیدترین علایق زندگی منه ، یعنی کلا هر زبان خارجی میتونه مورد علاقه من باشه مثلا ، از وقتی واقعا به پوچ بودن تحصیلات دانشگاهی ( توی ایران!) پی بردم هدفم شده اینکه با کنکور از یزد فرارکنم و بعد توی دوران دانشگاه یک زبان خارجه رو حرفه ای یاد بگیرم ( البته اگه شرایط بورسیه فراهم باشه ما چاکر درس خوندن هم هستیم !) البته نه فرانسه نمیدونم چرا از فرانسه زیاد خوشم نمیاد با اینکه زبان ادبیات جهان محسوب میشه و من خیلی دوست دارم تا بدونم شاعرای فرانسوی چطوری با اون همه ژ و غ شعر میگن اما فکر میکنم بعد از تسلط به زبان انگلیسی سراغ فرانسوی رفتن توی جامعه ما شده یه نوع مُد یا کِلاس پس فرانسوی را رها مینماییم که باشه مالِ اهلش!
شاید رفتم دنبال چینی یا آلمانی البته اگه نتونستم برم گردشگری یا هتلداری، بالاخره ایران ظرفیت های زیادی تو زمینه این رشته ها داره و هنوز خیلی کار ها میشه کرد که خیلی کَس ها انجام ندادن...
از طرفی آشنایی با زبان های مختلف آشنایی با فرهنگ های مختلف رو فراهم میکنه بالاخره آدم یه طوری باید از گهواره تا گور دانش بجوید دیگه !!
تازه زبان دونستن دست کم به من این احساس رو میده که دارم به آرزویِ دوران بچگیم ( بگذریم از باغ وحش داشتن !) یعنی جهانگردی یه کوچولو نزدیک تر میشم گرچه با اوضاع ارزش پول کشورمون همین توی یزدم بتونم برم از بالای دیوار ، باغ دولت آباد رو دید بزنم خیلیه!
دوست ندارم حرفم رو خلاصه کنم اما نمیخوام با هلاجی های من خسته بشید
( ،doing is important! (saying it is like a piece of a cake پس خلاصه کلام که من زبان دوست دارم ! و از این به بعد درمورد زبان بیشتر توی بلاگم حرف میزنم (یا حداقل نقل قول می کنم!) درمورد کلاس زبان مینویسم ، جملات قصار انگلیسی و عکس نوشته ها، شاید حتی متن های انگلیسی از خودم تولید کردم و به اشتراک گذاشتم و از آهنگم که نمیشه غافل شد !
من که میخوام ، تا ببینیم خدا چی میخواد...