سال ها..
سال ها لحظه هامان را صرف رسیدن به موفقیت ها می کنیم ... صرف اینکه خاص شویم ، موفق شویم ، برای خودمان کسی بشویم ! چرا؟ چون می خواهیم با خندیدن ها و خوشحالی ها لحظه های موفقیتمان را جشن بگیریم .. لحظه هایی که ان ها را بهترین و لذت بخش ترین لحظه های زندگیمان می دانیم ..ولی چیزی اینجا برایم جالب شد...
لحظه ، لحظه ، لحظه....می گذرد تا برسیم به یک لحظه ی دیگر ...و آیا خرج لحظه ها برای لحظه ها درست است ؟
هزار لحظه خمیده برای یک لحظه ی صاف ؟!!
من از فروغ روح خویش چنین می پرسم ...
چه میکنی با خود و روزگار خویش ؟
پشیمان از کرده ها یا نکرده هایی ؟!!
یا که از رفتن روزگار گریخته ای ؟!
با چه سازی میزنی رقص خویش را ؟
با چه کوکی ، خواب میکنی؟
لحظه ها می میرند ؟
یا که در جایی دور تر از الان ،
پی در پی خواهند شکافت ؟
زندگی چیست به جز نم نم ساعت روی دیوار اتاق؟!
زندگی چیست به جز خنده بعد از پرواز ؟!