امروز در یزد...
دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۰ ب.ظ
الان اخر شب است و من خوابم می یاد اما حس خوبی ندارم ... می دونید امروز یه سرخ باد وحشتناک اومد و یزد و در نوردید خیلی چیز مزخرفی بود .... از اون وقت تا به حال دوباره سرم درد میکنه بوی خاک توی دماغم کز میخوره و به خودم میگم گرد و خاکم شد موضوع امروز وبلاگ ؟ واقعا الان می فهمم چه مصیبتی سر جنوبی های عزیز میاد هنوز یک ماه از خونه تکونیا نگذشته دوباره باید همه جا رو اب و جارو کنی و نق نق بشنوی ...
اما شاید گرد و خاک هم گناه داره ... خوب از نظر من همه گناه دارن و همه خوبن .. شاید حتی سوسک چندش اورم خوب باشه .. ما که از حمکت خدا بی خبریم ... شاید مثلا خاک فرستاده بگه شکر کنید همین یکباره و بقیه سال به سامانیدحالا اگه تابستونتون فقط گرم و هلاک کنندس واسه جنوبیا گرم و شرجی و خاک الوده .. راستی یادم افتاد غرب زلزله زدمون هم خیلی اوضاش نا به سامانه .... از دست من بی دست و پا که کاری بر نمیاد حتی کار ندارم که حالا بخوام پول بفرستم حتی به مقدار ناچیز... دلم میسوزه .. برای خودم که اینقدر هنوز ناتوانم که فقط میتونم براشون همدردی کنم و دعا پشت دعا که انشااله خدا کمکشون کنه ...خدایا دست مارم به دستشون برسون ... حامی انچنانی نیستیم اما بالاخره میگم که پشتتونیم تا اونجایی که عرضه داشته باشیم ...
۹۷/۰۱/۲۷