خودنویس

همچو سرمستان به بستان ، پای کوب و دست زن ....

می نویسم ..نه از خودم اما برای خودم ... ادم بایدتوی این دوره و زمونه که همونشم داره مثل برق و باد میگذره یه طوری سر پا بمونه دیگه ؟! من که می نویسم...
دوست داشتم شمام باشید باهم یه دقیقه هایی رو راحت بگیریم و به حرفای من بخندیم ...اما یادتون باشه هرچی بیشتر فکر و عقیدت و ارزو و رویات رو بنویسی عمل و حرفاتم بهش نزدیک تر میشه ... بنویسم از چیزای خوب ... حال خوب تو نوشتن خوبه ،توی بزرگ ارزو کردن و چیزای بزرگ خواستن از خدای بزرگ ، یادمون نره حال خوب توی علاقه هامونه پس ولشون نکنید ....
من که خیلی سمجم شما رو نمی دونم... !!

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

خودنویس

همچو سرمستان به بستان ، پای کوب و دست زن ....





۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

 

تمام روز چرخید و چرخید و چرخید و آخر سر در انتهای ناله های یک شب اُزلت گرفته که لکه های سحر ، مانند بختکی روی آن افتاده بود،از آن بالا محکم و بی محابا روی صفحه کاغذ افتاد و خرد و خاک شیر شد

۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۲۴
ستاره اردانی زاده
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۲۲
ستاره اردانی زاده